همدلی بررسی کرد؛ آیا چشم بادامی های اتمی واقعا از مواضع خود کوتاه آمده اند؟ کره چرخید

برخی کارشناسان چرخش کره را یک حرکت تاکتیکی می دانند
روح‌اله نخعی- دولت کره شمالی اعلام کرد، دیگر آزمایش‌های تسلیحاتی هسته‌ای انجام نخواهد داد. در اعلام این رویکرد تازه آمده، پروژه دست‌یابی به سلاح‌های هسته‌ای در این کشور کامل شده و دیگر نیازی به آزمایش تسلیحات نیست. رهبر کره شمالی، کیم جانگ اون روز شنبه گفت: «در شرایطی که ثابت شده فرایند تولید سلاح هسته‌ای کامل شده است، دیگر نیازی به آزمایش‌های هسته‌ای و آزمایش‌های موشکی میان‌برد و بالیستیک بین‌قاره‌ای نیست، سایت آزمایش هسته‌ای در مناطق شمالی نیز ماموریت خود را به پایان رسانده‌است.
رسانه دولتی KCNA که این خبر و اظهارات کیم را گزارش داده است، فهرستی شش‌نکته‌ای منتشر کرده که موضع‌گیری تازه دولت را توضیح می‌دهد:
نکته اول در این فهرست تاکید بر این است که سیاست مسلح‌شدن کره شمالی به سلاح هسته‌ای با موفقیت به نتیجه رسیده. سیاست دوبخشی «بیونگ‌جین» که قرار بود به برنامه هسته‌ای و اقتصاد کره شمالی برسد، به این ترتیب بخش اول خود را به پایان رسانده و تمرکز کره شمالی پس از این بر اقتصاد خواهد بود.


در بخش دوم به تعطیلی سایت آزمایش هسته‌ای در شمال کشور پرداخته. علاوه بر توقف آزمایش‌های هسته‌ای و به تعبیر این رسانه دولتی، برای «تضمین شفافیت» این سایت تعطیل خواهد شد.
کره شمالی در بند سوم این فهرست به اهمیت این اقدام در فرایند جهانی خلع سلاح هسته‌ای می‌پردازد و وعده می‌دهد که با جامعه جهانی برای توقف آزمایش‌های هسته‌ای در سراسر جهان همکاری خواهد کرد.
نکته چهارم، شرح موضع کره شمالی درباره استفاده از سلاح‌های هسته‌ایش است: «هرگز از سلاح‌های هسته‌ای استفاده نخواهیم کرد، مگر اینکه تهدید یا تحریکی هسته‌ای در کار باشد.» انتقال سلاح یا فناوری نیز در کار نخواهد بود.
در بخش پنجم، دولت متعهد می‌شود که وضعیت زندگی مردم را بهبود بخشد و پیشبرد «اقتصاد سوسیالیستی قدرتمند» به اولویت کشور تبدیل خواهد شد.
آخرین نکته نیز این است که کره شمالی به دنبال تقویت «ارتباطات نزدیک و مکالمه» در صحنه خارجی خواهد بود. دولت به دنبال این خواهد رفت که روابط خود را با کشورهای همسایه و با جامعه جهانی بهبود بخشد تا صلح را در شبه‌جزیره کره و فراتر از آن پیش ببرد.
کره شمالی آماده حضور پای میز مذاکره
بسیاری از ناظران این اقدام از سوی کره شمالی را تغییر مسیر کره شمالی می‌بینند. برخی آن را تسلیم کره شمالی در برابر فشارهای آمریکا و متحدانش قلمداد می‌کنند و برخی علت این تغییر موضع را دغدغه‌های اقتصادی کره شمالی می‌خوانند.
اساس این تحلیل بر پایه واقعیت‌هایی در کره شمالی و آمریکاست. تحریم‌های آمریکا علیه کره شمالی از مسیرهایی صدماتی به اقتصاد این کشور زده و از اساس نیز اقتصاد کره شمالی با مشکلاتی جدی مواجه است. در شرایط اقتصادی کره شمالی، عجیب نیست که جریان حاکم به این نتیجه برسد که در مقابل دشمن نرمش نیاز دارد. ادامه این روند اقتصادی ممکن است کره شمالی را به نقاط خطرناکی برساند.
از نظر نظامی، می‌توان کره شمالی را تهدیدی برای آمریکا به حساب آورد اما این لزوما موقعیت مناسبی نیست. کره شمالی تهدید است، چون امکانات تسلیحاتی لازم برای شلیک موشک به آمریکا را دارد؛ اما اگر کار واقعا به تقابل نظامی بکشد، در مقابل صدمه‌های هر چند واقعی که آمریکا ممکن است ببیند، کره شمالی با تهدیدی وجودی مواجه خواهد شد.
کره شمالی سابقه کشورهایی که سر مسایل هسته ای با قدرت‌های جهانی به اختلاف خورده‌اند را پیش رو دارد: عراق، لیبی و ایران. مسیر انتخابی کیم تا اینجا، به مسیر صدام و قذافی شبیه بوده، با این تفاوت که او بسیار جدی‌تر و متمرکزتر مسیر دست‌یابی به سلاح هسته‌ای را طی کرده و موفق شده، قبل از واکنش نظامی از سوی دیگران، به مقصد برسد؛ با این حال قطعا کره شمالی ترجیح می‌دهد تعیین تکلیف نهایی این اختلاف به طریق مشابه دو تای اول انجام نشود. این چرخش، پتانسیل این را دارد که روند وقایع را از تنش‌زایی به سمت تنش‌زدایی ببرد و به همین دلیل با استقبال گسترده همسایگان و دولت‌های غربی مواجه شده است.
تغییر تاکتیکی یا راهبردی
از طرف دیگر اما شکاکانی هم هستند که معتقدند این اقدام تازه، بخشی از روندی بوده که کره شمالی از ابتدا پی گرفته بوده. به تعبیری، موضع‌گیری کره شمالی نه از روی تغییر عقیده براساس شرایط تازه که صرفا قدم بعدی پیش روی آن‌هاست.
این نگاه نیز استدلال‌های خود را دارد. از طرفی کره شمالی در این قدم تازه همچنان حرفی از خلع سلاح هسته‌ای خود نزده است. پیشتر هم در مذاکرات و اظهارات، شرایط و تعاریفی که کره شمالی از خلع سلاح مطرح کرده بود، با تعریف مرسوم جامعه جهانی زاویه داشت. کره شمالی با قدرت و سرعت تمام به سمت دست‌یابی به سلاح هسته‌ای رفته و فشارهای زیادی نیز در این مسیر تحمل کرده است. بسیار بعید است که حالا و با این سرعت و به این راحتی حاضر شود دست از چیزی بکشد که از مدت‌ها پیش به عنوان ابزار تامین امنیت خود به دنبال آن بوده.
نشانه دیگر برای نمادین بودن این موضع این است که کره شمالی از نوامبر سال گذشته به بعد، آزمایشی نداشته و آن طور که بلومبرگ می‌نویسد، سایت شمالی تعطیل شده از نظر ساختاری دچار ایرادات جدی بوده که امکان ادامه فعالیتش را با تردید مواجه کرده است. ویل ریپلی، تحلیل‌گر سی‌ان‌ان به اشکال دیگری در تعلیق فعالیت‌ها اشاره می‌کند: کره شمالی هر زمان بخواهد می‌تواند فعالیت‌هایش را از سر بگیرد، چون هیچ گونه تغییری و تخریبی در این سایت‌ها یا در تسلیحات را نپذیرفته است.
از طرف دیگر، صرف‌نظر از جنبه تبلیغاتی مواضع رسمی، این حقیقت دارد که کره شمالی به سلاح هسته‌ای دست یافته و تلاش برای بهبود اقتصادی، قدم بعدی همان سیاست بوده است. سابقه کره شمالی نیز، علاوه بر خلف وعده‌هایش، حاکی از چنین رویکردی هست. در این دیدگاه، کره شمالی برای دست‌کشیدن از تسلیحات هسته‌ای پای میز مذاکره نیامده، بلکه کاملاً برعکس، زمانی حاضر به این مذاکره شده که سلاح هسته‌ای را به عنوان یک اهرم مهم در اختیار دارد.
مذاکره برای شکست
نکته دیگر در این میان این است که در هر دو طرف ماجرا، انگیزه برای شکست مذاکرات وجود دارد و چنین شکستی، عواقب ناخوشایندی به همراه خواهد داشت. جان بولتون، مشاور جدید ترامپ پیشتر در سخنرانی‌های و نوشته‌های خود صراحتاً ذکر کرده که آمریکا باید وارد مذاکرات بی‌نتیجه با کره شمالی بشود تا با شکست مذاکرات، مانع دیپلماسی را از سر راه بردارد و به ابزار محبوب بولتون، یعنی اقدام نظامی برسد. حتی در صورت تمایل، در توانایی تیم ایالات متحده برای به‌نتیجه‌رساندن چنین مذاکرات پیچیده‌ای تردید وجود دارد. وزارت خارجه ایالات متحده در دوران تیلرسون با صدماتی مواجه شده و صندلی‌های خالی بسیاری دارد. پومپئو، جایگزین ترامپ برای تیلرسون نیز در سفرش به کره شمالی که قدم‌های پیش‌زمینه‌ای این مذاکرات بوده، بدون دیپلمات و فقط با تیم خودش وارد شده. دیپلماسی بدون دیپلمات در مقابل کشور مثل کره شمالی، چندان قابل‌اتکا نیست. کره شمالی نیز که سال‌هاست آمریکا را دشمن بزرگ خود می‌نمایاند، با اقداماتی این چنینی و حضور پای میز مذاکره با طرف مقابلی که انگیزه و احتمالاً تسلط کافی برای کسب نتیجه را ندارد، به جامعه جهانی نشان دهد که تلاش خود را برای رفع اختلاف کرده است.
شکست مذاکرات در این سطح دو خطر جدی دارد که خود بررسی مفصلی نیاز دارد. اولاً مکالمات در سطح اول مقامات، ترامپ و کیم، انجام می‌شود. شکست مذاکرات در این سطح راه را برای ادامه مکالمه می‌بندد. ثانیاً در تقابلی به این شکل، وضعیتی که مذاکره انجام شده و شکست خورده است، به‌مراتب وضعیت ناپایدارتر و خطرناک‌تری است تا شرایطی که هنوز گزینه مذاکره روی میز است.